خديجه پيش از ظهوراسلام: نام خودش خديجه، پدرش «خوَيلد» جد اولش اسد، جد دومش عبدالعزّي، جد سومش قُصيّ بن كلاب است. مادرش «فاطمه»، مادر بزرگ اولش «هاله» و مادر بزرگ دومش «قلابه» است،(سيره ابن هشام، ج 1، ص 201، چاپ مهر، 1936 - اعيانالشيعه، ج 10، ص 82 به بعد - اُسدالغابه، ج 6، ص 78، بيروت، 1409 ه.ق).
حضرت خديجه، خويشاوند پيامبر است و در قصي بن كلاب به هم ميرسند [نسب پيامبر اسلام چنين است: حضرت محمد، عبدالله، عبدالمطلب، هاشم، عبد مناف، قصي بن كلاب، (سيره ابن هشام، ج 1، ص 1)[.
پدر حضرت خديجه در جنگ «فِجار» و يا پيش از آن چشم از جهان فرو بسته بود، (طبقات كبري، ج 1، ص 62، چاپ اول - اسدالغابه، ج 6، ص 78 به بعد - الكامل، ج 2، ص 39، بيروت -تاريخ طبري، ج 2، ص 36) و انساني شريف، بزرگوار و صاحب رياست بود نه يك فرد عادي و حقير، (تراجم اعلام النساء، ج 2، ص 41، چاپ اول، بيروت).
فضايل: حضرت خديجه از زنان بزرگ و معروف قبيله قريش بود و در آن دوران كه دوران جاهليت بود، لقب «طاهره» به خود گرفته بود، (اسدالغابه، ج 6، ص 78 به بعد - ازواج النبي، صالحي دمشقي،ص 56، بيروت، الصحيح من سيرةالنبي، جعفر مرتضي عاملي، جزء 1، ص 112 - اعيانالشيعه، ج 10، ص 87 به بعد) و اين نشان ميدهد كه او زني بوده عفيف و پاك وگرنه بيدليل با اين لقبمعروف نميگرديد.
مورخان، او را بانويي شريف و ثروتمند معرفي كردهاند، (طبقات، جزء 1، ص 62 - الصحيح، جزء 1، ص 112) و براساس روايات تاريخي، از زيباترين زنان قريش به شمار ميرفت، (همان، تراجماعلام النساء، ج 2، ص 41).
شغل: مورخان، شغل او را تجارت معرفي كردهاند و آوردهاند كه تجارت گستردهاي داشت، (انساب الاشراف، ج 1، ص 106) و بسيار ثروتمند بود، (طبقات، جزء 1، ص 62) و مردانزيادي با اموال او تجارت ميكردند، (سيره ابي مقام، ج 1، ص 199) به خاطر اين كمالات بود كه همه خويشاوندان شيفته او شدند و همه بزرگان قريش از او خواستگاري كردند، (طبقات، ج 1، ص62).
ازدواج با پيامبر: جناب خديجه(س) با پيشنهاد هيچكدام از خواستگاران موافقت نكرد، (انساب الاشراف، ج 1، ص 106 - كامل، ج 2، ص 39) و همه را رد كرد با اين كه خواستگاران ازاشراف قريش بودند.
در سن پيامبر و خديجه در وقت ازدواج، اختلاف نظر وجود دارد. برخي بر اين عقيدهاند كه پيامبر 25 ساله بود و خديجه 40 ساله ولي برخي سن پيامبر را 21 و برخي 30 سال دانستهاند و سن خديجه را برخي 25، 28، 30، 35 و 45 سال گفتهاند،(اعيانالشيعه، ج 10، ص 82 - الصحيح من سيرةالنبي، ج 1، ص 126 - اسدالغابه، ج 6، ص 78).
بر پايه برخي از روايات، خود جناب خديجه پيشنهاد ازدواج با حضرت محمد(ص) را داد، (سيره ابن هشام، ج 1، ص 199 - تاريخ طبري، ج 2، ص 34 - بحار، ج 16، ص 8 - انساب الاشراف، ج1، ص 106) و در برخي از منابع، نفيسه دختر منيه را به عنوان واسطه خواستگاري معرفي كردهاند، (طبقات، ج 1، ص 62 - انسابالاشراف، ج 1، ص 106 - الكامل، ج 2، ص39).
و در روايتي كه از عمار بن ياسر نقل شده، هاله خواهر خديجه واسطه بين حضرت محمد(ص) و حضرت خديجه معرفي شده است.
روايت عمار چنين است: من و محمد(ص) دوست بوديم. روزي بين صفا و مروه قدم ميزديم كه خديجه و خواهرش هاله را ديديم. هاله نزد من آمد و گفت: آيا دوستت محمد(ص) نميخواهد با خديجه ازدواج كند؟ گفتم: نميدانم. اين پيشنهاد را با پيامبر درميان گذاشتم. پيامبربه من گفت: برو و روزي را براي رفتن به خانه خديجه قرار بگذار. من نيز چنين كردم. روز موعود رسيد. خديجه كسي را دنبال عمويش عمرو بن اسد فرستاد. عمرو بن اسد با لباسهاي زيبا آمد. پيامبر هم به همراه عموهايش آمدند. مجلس عقد تشكيل شد. ابوطالب چنين آغاز به سخن كرد:
سپاس خداوندي را كه ما را از نژاد ابراهيم و فرزندان اسماعيل قرارداد، براي ما خانهاي محجوب و حرمي امن قرار داد، ما را بر مردم حاكم گردانيد و مكه را مبارك ساخت. برادرزادهام محمد(ص) با هيچ كس قابل مقايسه نيست. او از همه برتر است و همتا ندارد. محمد وخديجه يكديگر را ميخواهند و مهريه خديجه به عهده من است. سوگند به خدا كه برادرزادهام محمد(ص) داراي مقامي عظيم است. پس از سخنان عموي حضرت محمد(ص) مراسم عقد انجام و حضرت محمد(ص) خديجه را به همسري انتخاب كرد و از مجلس بيرون آمدند،(تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 20).
داستان خواستگاري نفيسه دختر مُنيه هم به اين صورت نقل شده است: روزي نفيسه به حضرت محمد(ص) گفت: چرا ازدواج نميكني؟ حضرت محمد(ص) گفت: چيزي ندارم. نفيسه گفت: اگر كسي خرج و مخارج تو را به عهده بگيرد و تو را به مال و جمال برساند، حاضريبپذيري؟ حضرت محمد(ص) گفت: اين فرد كيست؟ نفيسه گفت: خديجه دختر خويلد. حضرت محمد(ص) گفت: من چطور ميتوانم با خديجه ازدواج كنم؟! نفيسه گفت: اين به عهده من. پس از آن نفيسه كارها را روبراه كرد و قرار شد كه در روز و ساعت معيني حاضر شوند. حضرتمحمد(ص) با عموهايش حاضر شد. عمروبن اسد عموي خديجه هم حاضر شد. مجلس عقد برگزار گرديد و عمرو بن اسد خديجه را به همسري حضرت محمد(ص) درآورد، (حياة محمد، محمد حسين هيكل، ص 84 - بحار، ج 15،ص 6).
توجه داشته باشيم كه متولي امر ازدواج، عمرو بن اسد بود نه پدرش خويلد و نه ورقة بن نوفل، بلكه عمويش عمرو بن اسد او را به همسري حضرت پيامبر درآورد، (تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 20 - طبقات، ج 1، ص 62 -الكامل، ج 2، ص 39 - اسدالغابه، ج 6، ص 80 - تاريخ طبري، ج 2، ص 36، س 13، چاپ بيروت).
آيا خديجه(س) پيش از ازدواج با پيامبر اسلام دختر بود يا بيوه: عدهاي معتقدند حضرت خديجه پيش از ازدواج با پيامبر اسلام دوبار شوهر كرده است. اولين بار با شخصي به نام عتيقازدواج كرد و براي او فرزندي به دنيا آورد. پس از مرگ عتيق، با فردي به نام ابوهاله ازدواج كرد و براي او نيز فرزند به دنيا آورد. پس از اينها با پيامبر ازدواج كرد.
عدهاي هم ميگويند: جناب خديجه اولين بار با پيامبر اسلام ازدواج كرد ودر آن زمان دختر بود نه بيوه. احمد بلاذري، ابوالقاسم كوفي، سيد مرتضي و شيخ طوسي روايت كردهاند كه خديجه در وقت ازدواج با پيامبر دختر بود نه بيوه.
اينها در مورد بچههايي كه در خانه خديجه بودند و ديگران آن بچهها را از شوهران قبلي ميدانند،گفتهاند: خديجه خواهري به نام «هاله» داشت. هاله شوهر داشت و پسري به نام «هند» به دنيا آورد و آن شوهر ابوهند ناميده ميشد. اين شوهر دو تا دختر بچه هم به نامهاي رقيه و زينب داشت. ابوهاله درگذشت و آن دختربچهها كوچك بودند. خديجه(س) آن بچهها را به خانه خودش آورد و تربيت كرد. اين دختر بچهها به خديجه نسبت داده شدند، زيرا كه رسم عرب اين بود كه بچهها را به مربي آنها نسبت ميدادند. هند را هم به خديجه نسبت دادند چون خديجه زن معروف و بزرگي بود و نسبت دادن به او به نفع بچه بود.
اين هند همان است كه در كربلا به شهادت رسيد. دختر بچهها را به پيامبر هم نسبت ميدادند چون در خانه پيامبر بودند. بر اين اساس رقيه و زينب نه بچههاي حضرت خديجهاند تا دنبال شوهري براي خديجه بگرديم و نه بچههاي پيامبرند، (اعيانالشيعه،ج 10، ص 82 به بعد).
براي آگاهي بيشتر ر.ك: الصحيح من سيره النبي، ج 1، ص 121، سيد جعفر مرتضي عاملي لبناني (جلد اول و دوم اين كتاب به فارسي نيز ترجمه شده است).
اگر كسي به آنچه درباره حضرت خديجه آورديم و مربوط به پيش از ظهور اسلام است، اكتفا كند اشكالي ندارد وگرنه روايات و داستانهايي درباره ايشان آوردهاند كه نميتوان به آنها اعتقاد پيدا كرد و قابل اعتماد نيستند.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
مذهبی،
سوالات و شبهات،
،
:: برچسبها:
حضرت خدیجه,
پیامبر اکرم,
ازدواج,